فرصت زندگی

فاصله یعنی آدما نتونن با هم حرف بزنن

phd
phd

در پی فرصتی بودیم تا از فرصت زندگی خودمان با شما سخن بگوییم. همراهان عزیز خوش آمدید.
amateya@yahoo.com


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فرصت زندگی و آدرس lifetime.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پیوند ها

رادوین و دوستان

من و پسرم

آرشیو CD

گالری نقاشی

کاردستی

شعرها

رادوین به روایت تصویر

کتابخانه رادوین

ردیاب ماشین

جلوپنجره اریو

اریو زوتی z300

جلو پنجره ایکس 60

مطالب اخير

عشق

درک خصوصیات سنی

جرات دادن به کودکان

قدرانی

روشی برای آموزش دستشویی رفتن

من بیرون از من

روابط والدین و فرزند

نکات مفید- دارو

حالا نوبت ماست

تنبیه کودکان

از پسرم آموختم

مهمترین وظیفه پدر و مادر برای آینده فرزندش

تاثیر گفتار ورفتار والدین در شخصیت آینده فرزندان

رادوین مادر

فرصت زندگی

نويسندگان

phd

پیوند های روزانه

آموزش جدول ضرب

علوم تجربی برای کودکان

رنگ آمیزی برای کودکان

بازی های علمی

آموزش و سرگرمی کودکان

آشنایی با دستگاههای بدن

آزمایشات ساده علوم

Climbing Knots

ایرج زبردست

الکسا

حمل و ترخیص خرده بار از چین

حمل و ترخیص چین

جلو پنجره اسپرت

الوقلیون

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com

امكانات جانبي

RSS 2.0

ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 29
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 29
بازدید ماه : 59
بازدید کل : 1736
تعداد مطالب : 16
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

 ----------------------------------
My Website . .

تنبیه کودکان

 

متاسفانه چند وقتی است که در جا جای مختلف می شنوم که ترویج تنبیه کودکان حتی تنبیه بدنی توسط افراد باب شده و عاملی شد که تصمیم به تحقیق گسترده ای در این خصوص بگیرم و در نهایت در قالب یک مقاله در این جا منتشر خواهم ساخت، تا شاید برای برخی راه گشا باشد چرا که من معتقدم اگر بچه های هم نسل کودکم درست تربیت شوند و سالم بزرگ شوند نتیجه آن برای من و فرزندم بسیار نیکو خواهد بود چرا که در نهایت پسرم در میان افرادی سالم زندگی می کند.
فعلا مطلبی  تحت عنوان "هیچ کس مرا دوست ندارد" نوشته علی دلدار در نامه مربی (نشریه موسسه پژوهشی كودكان دنیا)را که بسیار قابل تامل می باشد را عینا در اینجا ملاحظه فرمایید: 
"مادر جوانی به خاطر كار زشتی كه پسرش كرده بود، با تندی از او خواست به بیرون از اتاق برود و چوب دستی با خود بیاورد و خود را برای یك كتك جانانه آماده كند و چون نخستین بار بود كه تنبیه را ضروری یافته بود خود در اندیشه فرو رفت كه چگونه بایستی بزند كه كارگر افتد و پسر درسی از مادر گرفته باشد.
زمان درازی گذشت تا این كه پسر گریان بازگشت و چوب دستی با خود نداشت. با گریه به مادر گفت هرچه گشتم چوبی نیافتم، ولی مگر تو نمی خواستی مرا بزنی، بیا، سنگ برایت آورده ام، با آن هم می توانی مرا بزنی و سنگ هم درد می آورد. مادر با دیدن حال پسر، رفتارش و گریه ای كه سر داده بود خود به گریه افتاد، سنگ را از او گرفت و به دور انداخت، پسر را در آغوش كشید و نوازش كرد.
مطابق تعریف سازمان بهداشت جهانی، هر نوع رفتار غیرطبیعی كه منجر به آزاررساندن به خود و دیگری اعم از جسمی، روانی یا هر دو باشد، خشونت نامیده می شود. از انواع خشونت علیه كودكان می توان به تنبیه بدنی، سخن نگفتن با كودك به منظور تنبیه او، تهدید كودك، آزار جنسی و آزار روحی و روانی نام برد. طبق ماده ۱۹ پیمان نامه حقوق كودك مصوب مجمع عمومی سازمان ملل در ۲۹ آبان ۱۳۶۸، كشورهای عضو این پیمان نامه، باید كلیه اقدامات قانونی، اجرایی، اجتماعی و آموزشی لازم را به عمل آورند تا كودك را در برابر هرگونه خشونت مورد حمایت قرار دهند. همچنین تعریف دیگری از سازمان ملل، كودك را فردی زیر سن ۱۸ سال بیان می كند.
غالب والدین حتی صبورترین آن ها گاهی آرامش خود را از دست می دهند و بر سر كودكان فریاد می كشند. بر اساس مطالعاتی كه سال ۲۰۰۳ در آمریكا انجام شده، ۸۸ درصد از ۹۹۱ خانواده مورد تحقیق بر سر كودكان شان فریاد كشیده و یا به آن ها غر زده بودند. ۹۸ درصد كودكان این خانواده ها در گروه سنی زیر ۷ سال بوده اند.
والدینی كه به طور مرتب بر سر كودكان فریاد می كشند، آن ها را در معرض آزارهای عاطفی قرار می دهند؛ این در حالی است كه آزارهای عاطفی می تواند به اندازه آزارهای جسمی به كودكان آسیب برساند.
مطالعات روان شناسی نشان می دهد میان خشونت و میزان آسیب های روانی رابطه مستقیم وجود دارد كه به شكل واكنش های خشونت بار در جامعه بروز می كند. تحقیقات انجام شده گواه این موضوع است كه برای كاستن جرایم بزهكاری و خشونت در جامعه، باید شیوه های تربیت كودكان به ویژه نقش پدران و مادران را در این باره مطالعه كرد. مطالعات تأیید می كند هرچه رشته دل بستگی اولیه كودك به خانواده بیش تر بوده و فضای زندگی كودكی امن، صمیمی و حمایت كننده تر باشد، میزان اعتماد او به محیط افزایش می یابد و این خود سبب می شود كودك ارتباط مناسبی با محیط خود برقرار كند و دیگر نسبت به آن خشم، وحشت و ترس نداشته باشد. از این روست كه كودكان در بزرگ سالی به سوی خشونت و بزهكاری روی نمی آورند.
كودك باید در فضای امن، آرام، قابل اعتماد و در پس حمایت های والدین، تجارب مثبتی از محیط پیرامون كسب كند.
با نگاه به خانواده هایی كه ناخواسته و نادانسته فرزند خود را مورد خشونت قرار می دهند، پیوسته از خود این پرسش را داریم، آیا می شود روزگاری فرا برسد كه واژه خشونت از فرهنگ انسانی پاك شود؟"
 

شنبه 18 شهريور 1391برچسب:تنبیه کودکان,خانواده,فرزند,اعتماد,حمایت,آرام,حمایت,نوازش,سه سالگی,سال,تهدید,ضروری,پیمان,ماده,آزار,چوب,نسل,تنبیه بدنی,

|

مهمترین وظیفه پدر و مادر برای آینده فرزندش

 

به اعتقاد من مهترین وظیفه یک پدر و مادر همانا درک و دریافت و جستجوی فرصت های فرزندشان برای ساختن آینده ای رضایت بخش و موفق است نه برای برنده شدن در آینده.
متاسفنانه دیدگاه برنده شدن در امور باعث شده تعریف واژه برنده جایگزین واژه موفقیت گردد، در حالی که موفقیت یعنی در عینی که شخص احساس پیروزی در امری را دارد، در وجود خود و با تعریف عرف اجتماعی، نشانه های شادمانی و موفقیت را داشته باشد در واقع بارم نمرات، در زندگی نمی تواند ملاک سنجش باشد . و این اشتباه در تعریف همین دو واژه باعث شده که این احساس و تفکر تا حدی در برخی از آدمها رخنه کند که حتی در سنین 60 تا 70 سالگی نیز فقط در پی برنده شدن هستند و دراین راه از آینده فرزندش نیز می گذرد و یا حتی از زحمات فرزندش بهره برداری نامعقول می کند تا به همه نشان دهد که من برنده هستم، حال آنکه کسی برنده است که نسل بعدی که از خود به جای می گذارد و به قولی ثمره و نتیجه واقعی زندگی یک انسان است را موفق ببیند و یا با تعاریف بتنی اجتماع، او را موفق بخوانند و احساس شادمانی و موفقیت در زندگی او لمس گردد نه اینکه فرزند خود را از خود براند چرا که دائم در پی این بوده که در مسابقه زندگی تنها خودش برنده میدان باشد نه نسلی که از خود به جای می گذارد.
حال می پردازیم به تعریف دریافت فرصت ها :
وقتی بچه ها پا به عرصه زندگی می گذارند شاید بتوان گفت از نظر قابلیت های استعدادی و هوشی در یک سطح قرار دارند ولی دارای خلق و خویی متفاوت هستند که احتمالا در بخش خلق خو نیز اگر بررسی های دقیق انجام گردد بتوان گفت که حتی این بخش نیز متاثر از عوامل مختلفی است از جمله آرامش مادر در زمان بارداری و ...
اما در زمینه استعداد بچه ها وظیفه یک پدر و مادر به معنای واقعی کلمه این است که با فراهم سازی بستر های گوناگون سعی در رشد و نمو هر آنچه که در کودک خود می یابد باشد و البته در این بین نقش تشویق و یا هدایت والدین در جهت دست یابی به بهترین آنها، شاید بتوان گفت چون معامله ای پایاپای است که هر آنچه را که کاشتی در آینده رشد و نمو آن را خواهی دید.
کودک انسانی در فاصله 0 تا 7 سالگی رشد خود، تمامی خصوصیات و ریشه های موفقیت را پایه ریزی خواهد کرد که در صورت کوتاهی و یا نادیده گرفتن این دوران طلایی چه بسا تغییر برخی از خصوصیات شخصیتی تا آخر عمر نیز میسر نگردد. حال آنکه برخی از والدینی که دچار تنبلی فکری بوده و یا شاید فرار از قبول مسئولیت خود به عنوان شخصی که موظف به انجام کلیه امور مربوط به فرزندش بوده است، به محض دیدن مسئله ای نا خوش آیند از فرزندش آن را مستقیما به اجتماع یا افراد دیگر یا حتی عدم توانایی و استعداد فرزندش نسبت می دهد و این در حالی است که اگر پدر و مادر فقط و فقط به موقع و درست و از روی آگاهی نه از روی اعتقاداتی که غالبا برای فرار از مسئولیت خود و حمایت از بخش خودخواهی فردی شکل می گیرد، به فرزندشان توجه داشتند چه بسا موفق ترین فرد روی زمین بود.

دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:آینده,پدر,مادر,وظیفه,دریافت,شادمان,انسان,موفق,گوناگون,امور,قابلیت,برنده,استعداد,بارداری,شاید,قابلیت,فرزند,پسر,فرصت زندگی,فرزند,باهوش,بچه,خوب,بد,رفتار,شخصیت,

|

فرصت زندگی

لحظه تولدش را هرگز فراموش نخواهم کرد و هر بار که به ذهنم می آید گویی همان لذت اولیه است و هیچ از ارزش و حس آن کم نشده، من فکر نمی کنم هرگز شیرینی آن لحظه، و با همان کیفیت ابتدایی، بتواند روزی خاطره گردد و به آن، عنوان خاطره تولد پسرم رادوین را بگویم.

بعد از سالهای بسیاری که تلاش می کردم محیط زندگی امن و همراه با آرامش را برایش فراهم سازم و نیز پس از سالها در آرزوی دیدن عکس او  از بتن تاریکی های زندگیم به آرزوی دیرینم رسیدم. شاید همه پدر و مادرها ادعا کنن که حسی برابر با من دارند. نمی دانم ! ولی در این مقطع از زندگیم تصمیم دارم کل زندگیم را وقف او کنم و البته به معنای واقعی و بی توقع چرا که به اعتقاد من همین لذت وجودش برای من پاداش است و این سخنان که چون پدر و مادری تو را بزرگ کردن و هزینه زندگی ات را دادن وظیفه احترام داری، چیزی جز نگرش مادی به تمامی مقدسات انسانی نیست. احترام چیزی است که کلیه انسانها از بزرگ و کوچک باید سعی در بدست آوردن آن داشته باشند و با قوانین از پیش تعیین شده هرگز احترام واقعی وجود نخواهد داشت. متاسفانه بارها و بارها در میان این انسانها دیده ام و شنیده ام که تنها به خاطر یک لقب یا نام خواهان احترام بی قید و شرط هستند و بهشت و بجهنم را ردیف می کنن تا تو را مجاب کنن که یک طرفه و بی هیچ منطقی احترامشان را نگه داری، و این در حالی است که این بزرگسالان ، و پدران و مادران حتی به اندازه پایبندی به یکی از اصول اولیه روابط انسانی که همانا راست گویی است قدمی در کسب احترام بر نداشته باشند.  

 


ادامه مطلب

چهار شنبه 18 مرداد 1398برچسب:پسر,پسرم,والدین,فرصت,زندگی,فرصت زندگی,کودک,فرزند,رادوین,سن,باهوش,بچه,خوب,بد,رفتار,شخصیت,دانش,آگاهی,موجود,دوست,کار,انسانها,والدین,هردو,جوان,آینده,فرصت,زندگی,نفس,مادر,پدر,,

|